درآمدی به مطالعات قرآن و نظریه‌پردازی در علوم انسانی

کتاب درآمدی به مطالعات قرآن و نظریه‌پردازی در علوم انسانی (در جست‌وجوی تفسیر موضوعی) تألیف علیرضا محمدی‌فرد و هادی موسوی به همت انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در زمستان 1400 روانۀ بازار نشر شد. 

در پیشگفتار کتاب در باب موضوع آن چنین آمده است: «توجه به پیشینه‌ای که از تفسیر موضوعی پیش روی ماست، نشان می‌دهد که هنوز یک روش اجتهادی منسجم و کامل که فرایند اکتشاف نظریه از قرآن و دین را در اختیار ما بگذارد، به جامعۀ علمی ارائه نشده است یا اگر ارائه شده، جامعۀ علمی نتوانسته است با آن ارتباط بگیرد. بنابراین گرچه رسیدن به هدف نظریه‌پردازی قرآنی، از مسیر تفسیر موضوعی می‌گذرد؛ اما گام‌نهادن در این مسیر، نخست نیازمند شناسایی عناصر روش‌شناختی دخیل در نظریه‌پردازی قرآنی است و این امر از یک‌سو وابسته‌به در دست‌داشتن الگوی ارزیابی معیار در عرصۀ تولید علوم انسانی است و از سوی دیگر نیازمند سنجش آثار موجود در زمینۀ مطالعات قرآن و علوم انسانی است. از‌این‌رو گرچه هدف نهایی نویسندگان، دست‌یابی به روش ایدئال نظریه‌پردازی دینی بر پایۀ تفسیر موضوعی است؛ اما پیش از آن تلاش داریم تا با تکیه‌بر الگوی عام شکل‌گیری علوم انسانی، در سطحی که مستقل از هر رویکرد علمی است، به نمونه آثاری از مطالعات علوم انسانی قرآنی/ دینی رجوع کنیم. از این طریق وضعیت کنونی تحقیقات علوم انسانی قرآنی روشن شده، مسیر ارائۀ «تفسیر موضوعی استاندارد» هموار می‌شود؛ زیرا با این مطالعه به‌دست می‌آید که در این آثار برای استخراج نظریه‌های علوم انسانی از قرآن، از چه روش‌شناسی خاصی پیروی شده است؛ محاسن و معایب آن چیست؛ و آن روش‌شناسی سلباً و ایجاباً چه عناصر روش‌شناختی‌ای را برای دستیابی به تفسیر موضوعی معتبر، در اختیار ما می‌گذارد.»

این کتاب بنابر موضوع و هدف خود پنج فصل دارد. فصل اول با عنوان تفسیر موضوعی به مثابۀ نمونۀ ایدئال مطالعات قرآن و علوم انسانی است که از بخش‌هایی همچون چیستی تفسیر موضوعی، در مقایسه با تفسیر ترتیبی و چیستی تفسیر موضوعی در ساحت تولید علم دینی تشکیل شده است.

فصل دوم با عنوان الگوی جامع ارزیابی تحقیقات علوم انسانی است که از بخش‌هایی همچون چیستی علوم انسانی و شاخصه‌های مشترک تولید علوم انسانی در تمام رویکردهای علمی تشکیل شده است.

فصل سوم با عنوان مناسبات نظریه‌پردازی در مطالعات قرآنی با لایه‌های تحقیق در علوم انسانی است که در دو بخش اقسام کاربست روش‌های تحقیق در مطالعۀ قرآنی و معیارهای اعتبارسنجی مطالعات قرآنی در سطح کاربست روش‌های تحقیق تنظیم شده است.

 فصل چهارم با عنوان ارزیابی روش‌شناختی نمونه آثار مطالعات قرآنی و علوم انسانی است که از ملاک انتخاب نمونه آثار برای ارزیابی و چیستی روش‌شناسی صحبت می‌کند و فصل پنجم هم با عنوان در جست‌وجوی عناصر روش‌شناختی تفسیر موضوعی استاندارد، از مباحثی همچون نتایج روش‌شناختی برآمده از ارزیابی نمونه آثار صحبت می‌کند.

دیدگاه‌ها (0)